برای ابراهیم گلستان؛ زندگی پر فراز و نشیب فیلمسازی که با دنیا سر جنگ داشت
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۳۶۲۶۷
ابراهیم گلستان امروز در انگلستان چشم از جهان فروبست، اما پیش از اینها او، اسمش و کارش در سینما و ادبیات داستانی و هنر و فرهنگ سرزمین ایران به یک استعاره تبدیل شده بود. همین که او ابراهیم بود و با آتشِ نفت برای ادبیات و سینمای خودش گلستانی ساخت را میشود تعبیرها کرد، و هم آن گلستانها که با فروغ فرخزاد داشت و با مرگ نابهنگام معشوق به خاکستر بدل شد، و از او ابراهیمی تنها ساخت، خود حکایتی و دفتری و تعبیر دیگری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین قره: ابراهیم گلستان آغاز قرنی به دنیا آمد و تا آغاز قرنی دیگر در این جهان زیست، بخشی از عمرش را به ساختن مشغول بود و بخش بزرگتری در آنسوی دنیا با ثروتی که اندوخته بود به همه حمله کرد به همه آنها که مینوشتند و میساختند، در این سالهای هم دوره ای را در سکوت و انزوا در قصر که بعضی از درهایش حتی به روی خودش هم بسته بود، زندگی کرد.
او اگرچه میتوانست چارلز دیکنز ایران باشد اما روزگاری همچون خانم هاویشام قصه او زندگی کرد. البته مغفول نماند، آنهایی که او با تیغ تند نقد و گاه فحاشی نواخت او را بیپاسخ نگذاشتند و جوابش را دادند بهجز آنها که در جهان نبودند از جمله کسی که همیشه با او سر جنگ داشت یعنی جلال آل احمد. با این حال شاگردان جلال در نبودش از خجالت آقای گلستان درآمدند.
ابراهیم گلستان در ۱۳۰۱ به دنیا آمد در آشوب جهان و در روزگاری که جنگی جهانی خاموش شده بود و ایران گرفتار چندپارگی بود، او در شیراز به دنیا آمد در خانوادهای که اهل ادب بودند و سیاست. پدرش هم عضو مجلس مؤسسان بود و هم مجله شیرازی گلستان را منتشر میکرد.
تحصیلات را در رشته حقوق در دانشگاه تهران پی گرفت اما سودای کار حزبی آن هم حزب توده ایران، او را از تحصیل بازداشت و سراغ کار تشکیلاتی رفت. کارهایش در آنجا مؤثر بود و بهعنوان عکاس و سردبیر مجلات حزب و بعدتر مسئول حزب در بخشی از مازندران بالا آمد. هیچ معلوم نشد چرا از حزب کناره گرفت؛ اگرچه بارها گفته بود که جاهطلبی افراد او را به جدایی کشاند. البته همزمانی جدایی او با غائله آذربایجان که تاورایشهای روس در آن نقش داشتند و از جداییطلبان آن خطه حمایت میکردند و حزب توده هم طرفدارشان بود شاید در این جدایی نقش داشت؛ اما او از انشعاب یکی دیگر از ارکان حزب – خلیل ملکی – هم حمایتی نکرد. این جدایی البته برای او هزینه داشت چرا که سمپاتهای حزب و جریان چپ همیشه بر او تاختند.
بوی نفت کنسرسیوم در استودیو گلستان
او در همان سالها، هیاهوهای تهران را رها کرد و به شهر نفتی ایران آبادان رفت. شرکت تبلیغاتی و همکاری و ساخت فیلمهای مستند و تولید کتابچههای تبلیغاتی برای کنسرسیوم نفت ایران و انگلستان اگرچه برای گلستان آنقدر درآمد داشت که بتواند استودیو گلستان را راه بیندازد، اما بی حاشیه نبود و دوستان چپ و ملی به او بارها تاختند و سالها او را مورد شماتت قرار دادند. از جمله آنها میتوان به جلال آل احمد اشاره کرد. این دو اگرچه دوستانی نزدیک بودند و بارها در نقد آثار هم شرکت میکردند و گاه مغرضانه و گاه مصلحانه اما یکی از دلایل افتراقشان به نظر تولید آثار نفتی گلستان برای کنسرسیوم بود.
خانه سیاه شد یا گلستان
یکی از تأثیرگذارترین اتفاقات زندگی ابراهیم گلستان یا شاید باید از آنسوی گفت یکی از تأثیرگذارترین اتفاقات زندگی فروغ فرخزاد شاعر، برخورد با گلستان بود. این دو اگرچه زندگی عاشقانه را آغاز کردند و البته به زندگی شخصی گلستان و خانوادهاش آسیب زدند؛ اما محصول دیگری داشت و آن زایش زنی شاعر بود که فیلمی کمنظیر و مستند از زندگی گروهی از مردمان ساخت. فیلم خانه سیاه است که یکی از تولیدات استودیو گلستان است، کاری درخشان و ستایش شده از فروغ است. به روایت گلستان فروغ در آن دفتر با ستارهای همچون مهدی اخوان ثالث آشنا شد و... این همه بود تا مرگ نابهنگام فروغ. مرگ شاعر جوان آنقدر تلخ بود که تمام ادبیات ایران را سیاهپوش کرد و گلستان را راهی سرزمینی دیگر.
ماجرا این بود که گلستان بعد از فروغ چیزی تولید نکرد و یا شاید دستش دیگر به تولید نرفت.
او در تمام سالهایی که کار کرد آثاری تأثیرگذار ساخت، «خشت و آینه» و «اسرار گنج دره جنی» دو فیلم بلند او بخشی از سینمای کلاسیک ایران محسوب میشوند که به روی سینماگران بعد از خود اثری عمیق گذشت. روایت و نثر او در داستاننویسی هم زبان و نثر مختص خودش بود و کسی نتوانست از او تقلید کند.
درباره او بسیار سخن گفتند مخالفان و موافقانش. بهمن فرمان آرا فیلم «یک بوس کوچولو» را که نقدی به زندگی ابراهیم گلستان بود ساخت. او در آن فیلم گلستان را پایان یافته قلمداد میکرد درحالیکه هنوز زنده بود؛ اما مسئله این بود که گلستان هنوز زنده و بدون آنکه تولید کند باز هم تمام فضای فرهنگی را از دور نظاره میکرد و اگر کسی را میستود آن شخص برجسته میشد. گلستان شیراز به دنیا آمد و همچنان تا آخرین روزهای عمرش به همان لهجه شیرین تلخترین سخنها را گفت اگرچه از حق نباید گذشت که زبان تلخش فقط فحاشی نبود که بسیاری از جاها به نقد کسانی بود که همزمان با او یا بعد از او به دنیای ادبیات و سینما ایران راه پیدا کرده بودند.
منبع: خرداد
کلیدواژه: ابراهیم گلستان ابراهیم گلستان دنیا آمد سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۳۶۲۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوخی دور از ذهن ابراهیم رئیسی با محافظان خود در مناطق سیل زده (فیلم)
منبع: آخرین خبر
ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران ???????????? کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: خوش آمدگویی نخست وزیر پاکستان به رئیسی به زبان فارسی (فیلم) استقبال پرشور مردمی از ابراهیم رئیسی در سریلانکا (فیلم) رئیسی : شخصا به سیستان و بلوچستان آمدم تا درباره احتمال وقوع سیل تشکیل جلسه داده و موضوع را بررسی کنیم (فیلم)